ادبی

این تمـنای قیامــت در دلم *****که شود محشور جانم با قلم --------------------------------------------------------------- آدرس اینستاگرام: baezzat.bahram

ادبی

این تمـنای قیامــت در دلم *****که شود محشور جانم با قلم --------------------------------------------------------------- آدرس اینستاگرام: baezzat.bahram

ای ناشناس !

که چهره ی دل من

در باورستان نگاه زیبای  تو پیداست

و درجاده ی آغاز بلوغ من

 با من همسفر شدی

تو همزاد من نبودی

اما

در بوم چشمهایت

نقش صورت احساس

نقش «آدم» ی بود

که بی شمار

در میخانه های دلدادگی

هوای تکرارِ مستی ِ دل دادن داشت

و از هستی  گم شدن

و وقتی به آخرین میخانه ی هوشیاری رسیدیم

به رستاخیز تکامل

تو با من رقصیدی

و آن وقت

ما را وارث رستاخیز کردند

من با نوسان جنون آفرین گیسوان شرابی ات

تا بام ملکوت راه رفتم

در یک پهناوری ِ رمز آلود

دلم از تنهایی گرفت

و ملکوتیان

از ترنم بلند بلند اشکهایم

بی پروا پا پیش گذاشتند

و با خدا گفتند

که «آدم» بی«حوا»  

نمی تواند نفس بکشد


بهرام باعزت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد