به پیش پای خیالت چراغ می گیرم
تو را ز سایه ی تو من سراغ می گیرم
سراغ پرپری ام را به دست خاطره ها
همیشه بهمن و دی من ز باغ می گیرم
ز بلبلان خبری بد شنیده می داند
چرا خبر ز مریدان زاغ می گیرم
حضور لاله در این عامیانه موسم را
نشانه ی دل خاصان و داغ می گیرم
در این مسامحه ی قار قار و ارزشها
گمان مکن پیِ درسِ کلاغ می گیرم
نبود پیرهنت جز بهانه ای یوسف !
که بوی خوب تومن از دماغ می گیرم